کتاب صوتی جادوی باور
کتاب صوتی جادوی باور کتابی انگیزشی نوشته کلود مایرون بریستول است. مردی که نگاهی فرا زمانی داشت و هرگز نوشته هایش بوی کهنگی نمی گیرد و حتی امروز هم که به این نوشته ها نگاه می کنیم به سادگی هماهنگی آن را با نیازهای سده بیست و یک میلادی درک می کنیم در حالی که این کتاب بیش از شصت و هشت سال پیش نوشته شده است و این نشان دهنده دید عمیق و ژرف نویسنده و آگاهی از آنچه در همه دوره ها باید برای رشد و کامیابی به آن توجه کرد زیرا از نظر بریستول قانون های موفقیت در یک چهارچوب یکسان قرار دارد و تفاوتی نمی کند در چه دوره زمانی قرار داشته باشیم.
در جادوی باور شما با مفهوم های گسترده ای آشنا می شوید که نگرش شما را نسبت به کارهایی که برای رسیدن به موفقیت و در پی آن کسب ثروت و دارایی دگرگون می کند.
بریستول می کوشد تا به شما بگوید که ضمیر ناخودآگاه شما چه توانایی های دارد و اگر این توانایی ها را در مسیر درستی قرار دهید می توانید در زمانی کوتاه تر از آنچه که فکر می کنید زندگی خود را بسازید.
بریستول ذهن شما را به چالش می کشد و تمرین هایی را پیش روی شما می گذارد که با انجام آن ها می توانید دست به سنجش توانایی ذهنی خود بزنید و بفهمید که تا چه اندازه می توانید شرایط را آن گونه که می خواهید تغییر دهید. تکنیک کارت، تکنیک آینه، تکنیک دایره سفید و تکنیک پرسش از خود از جمله این چالش ها است.
بریستول در آغاز کتاب جادوی باور سرگذشت زندگی خویش را بیان می کند و می گوید هنگامی که شروع به یاد دادن دانش باور داشتن کرده است دغدغه اش برخورد افراد عادی جامعه با این موضوع بوده است و اینکه آیا آنها توانایی درک چنین ساختاری را دارند و گنجایش ذهنی آنها به اندازه ای است که بتوانند از پس چنین موضوعی بر بیایند و به قولی می توانند آن را در ظرف وجودی خود جای دهند.
وی ادامه می دهد اما پس از مدتی با دیدن افرادی به روش پیشرفت من توانسته بودند در مدتی کوتاه به ثروتی افزون دست یابند و از یک فرد با دارایی های اندک به کسی با داشته های فراوان که در جایگاه ثروتمندان قرار گرفته تبدیل بشه فهمیدم شیوه آموزشی من بسیار کارآمد است و این بستگی به مردم دارد که چگونه با آن برخورد می کنند و از توان درونی خود بهره می گیرند.
بریستول پیشینه کاری خود را مربوط به گزارشگری در اداره پلیس می داند کاری که وظیفه اش کشف حقیقت است همان چیزی که به سالها بعد به او کمک کرد تا بتواند تبدیل به نویسنده ای شود که انگیزه را به مخاطبانش منتقل می کند.
وی می گوید برخورد با افراد گوناگون که هر کدام ادعاهای منحصر به خود را داشتند برای من بسیار جذاب و شگفت آور بود از رمال ها گرفته تا احضار کنندگان و حتی کولی ها و جمجمه خوان ها.
کلود می گوید در زندگی با افرادی برخورد داشته که توانسته اند با تکیه بر جادوی خودباوری بیماری های خود را درمان کنند و یا حتی با بزرگترین چالش ها رو به رو شوند و همه این ها پرسشی پایه ای در ذهن بریستول به وجود آورد. پرسشی که می گفت چگونه به جایگاه بالایی در زندگی برسم. وی رشته طلایی که میان همه آموخته هایش وجود داشت را باور نامید که پیوند دهنده همه داشته های زندگی هر کسی است.
بخش های از کتاب صوتی قدرت اراده
بریستول تجربه خویش را در دورانی که در ارتش بود چنین بازگو می کند. وی می گوید من همیشه می دیدم که مردم هنگام صحبت با تلفن و یا حتی فکر کردن روی کاغذها را خط خطی می کنند. من هم تصمیم گرفتم این کار را انجام دهم اما با یک تفاوت و آن این بود که به جای خط های بی معنی وی هر چیزی که دستم می آمد نشانه دلار را کشیدم و این یعنی یادآوری به خودم که مهم ترین چیز برای من در زندگی ثروتمند شدن است.
بریستول جادوی باور را با یادآوری خاطره ای بازگو می کند آنجا که آرزو می کرده که بتواند پنیر ترپیست را در کشتی به نام ملکه ژاپن بخورد و چنین چیزی برایش رخ داد و اینکه هنگام برگشت از شرق آسیا باز هم چون می خواسته در بهترین میز کشتی بنشیند چنین چیزی برایش رخ داده و حتی کاپیتان کشتی برایش جشن تولد گرفته است.
بریستول باور را نیرویی انگیزاننده می داند که شما را به سوی خواسته هایتان می برد به گونه ای که کافیست شما درباره یک موضوع باور به داشتنش پیدا کنید همین بس است تا آن چیز را داشته باشید. برای نمونه با داشتن بیماری اگر باور به بهبودی پیدا کنید به احتمال زیاد به زودی درمان خواهید شد.
بریستول فکر را ابزاری در دست بشر می داند که کاربرد منفی آن آسیب زا خواهد بود و کاربرد مثبت آن می تواند اختلال ها و کاستی ها را برطرف سازد
بریستول در بخش دیگری از کتاب نامه ی یکی از مخاطبانش را به نام اشلی دیکسون را می نویسد که در آن گفته تازه در سن چهل و سه سالگی به جادویی به نام باور رسیده و با داشتن تنها شصت و پنج دلار و بدون اینکه حتی کاری داشته باشد توانسته در مدتی کوتاه به صد هزار دلار دارایی برسد. بریستول در این کتاب سرگذشت این فرد را بازگو می کند.
بریستول در دنباله کتاب می گوید همه چیزهایی که ما داریم مه و همه از یک چیز ساخته شده است. بی گمان همه شما مخاطبان می پرسید آن چیست. نیاز به فکر ندارید چون خود فکر سازنده همه ابزارهای دست بشر است. یعنی کسی به یک موضوع فکر کرده و توانسته با یاری از جادوی باورآن را ساخته است.
- بریستول باور دارد برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران کافیست به فکر خود تکیه کنید. در تاریخ افراد بسیاری را دیده ایم که با به کارگیری فکر خود توانسته اند بسیاری از مردم را با خود همراه کنند و تبدیل به رهبرانی نیرومند شوند و اندیشه آن ها سرمشق بسیاری از افراد قرار بگیرد.
- بریستول در پایان با اشاره به اینکه نباید با تقلید قربانی فکر دیگران شویم با اشاره به گفته فیلسوف آمریکایی امرسون فکر کردن را دشوارترین کار دنیا می داند و می گوید فکر می تواند زندگی شما را دگرگون کند همانگونه که فکرهای نادرست شما را به عقب خواهد برد.
امروزه بسیاری از مردم با دیدن و خواندن سرگذشت افراد ثروتمند و توانمد و مشهور به این می اندیشند که آنها چگونه توانسته اند از پله های پیشرفت بالا بروند و آیا شدنی است که او هم بتواند به ردی ثروتمند تبدیل شود. بریستول در جادوی باور کلید این گنج بزرگ را به شما می دهد. گنجی به نام فکر و باور که در این کتاب می آموزید چگونه کار می کند و موتور شتاب دهنده آن به چه صورت توان بیشتری پیدا می کند.
برای موفقیت هرگز دیر نیست. مهم نیست در چه سن و سالی هستید یک بار که جادوی باور را بخوانید راه هایی را برای کنار گذاشتن باورهای پوسیده خود خواهید یافت و نتوانستن را از دایره واژگان خود پاک خواهید کرد و به جای آن با خط درشت می نویسید من فکر دارم من باور دارم پس من می توانم.
عالی بود
خیلی لذت بردم
بسیار عالی بود
خیلی عالی بود